در من نهفته گویا، یک دایناسورِ خوب

آخرین مطالب

چهل

يكشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۵۳ ق.ظ
آدمی که احمق نباشه و یه کشیک سنگین پیش رو داشته باشه میگیره میخوابه الآن. آدمی که احمق باشه اما، مثل من، اونقدر تو خونه چرخ میخوره و به کلاف هزار گره زندگی درسی و کاری و عاطفیش و خونوادگیش فکر میکنه که خل میشه. پا میشه و یه کاکائوی غلیظ درست میکنه بعد از موکایی که سه ساعت پیش خورده و در نهایت کلونازپام میخوره و دراز میکشه تو تختش و اجازه میده مغز بی قرار و بدن خوابالوده‌ش اونقدر بجنگن با هم تا یکیشون در نهایت بتونه انگشت وسطش رو به اون یکی نشون بده!
بله یک آدم بدن درد کوبیده و با یه پریودی سهمگین خیلی احمق باید باشه که مبل‌های غول پیکرش رو یه نفره جابه‌جا کنه چون برای آروم گرفتن فکر میشه کارهای دیگه ای انجام بده که تک تک مفاصلش دردناک نشن بعدش.
و همچنین یه آدم غیر احمق در حالی که تازه دوران پس از رابطه‌ش رو گذرونده، کراش‌مند دوستش نمیشه. چون تقریبا اون آدم تنها کسیه که ساعاتی که باهاش میگذرونه رو به ساعات مفرحی تبدیل میکنه. و ایضا برای فرار از درس‌های خونده نشده، پوچی و ناامیدی دوران کرونا، اوقات ناخوشایند بیمارستان و کشیک های هولناکش به پدر و مادرش اوکی نمیده که در مورد خاستگارش که فقط عکسش رو دیده و از رنگ چشاش خوشش اومده، تحقیق کنن!
در مجموع میخوام به خودم بگم درسته که همه چی یکنواخته، و درسته که ملت چپ و راست میوفتن میمیرن تو کشیک و تو با قلبی مچاله از درد میرسی خونه. و درسته که انگیزه‌ت برای درس خوندن نزدیک به صفره و کلا کتاباتو بوسیدی گذاشتی کنار. و پدربزرگت، باباجی نازنینت که کلیات شمس رو قرض گرفتی ازش و هنوز پس ندادی، توی آی‌سی‌یوعه. و مامان بابا و داداشت که جونت بنده بهشون تو خونه‌ن و یه روز حالشون خوبه و یه روز بد. و تو هنوز دست رو شکم قلنبه‌ی خواهرت نذاشتی و لگد کوچولوی اون تو رو حس نکردی و غش نکردی براش. درسته که همه‌ی اینا درسته، اما دلیل نمیشه به جای کنار اومدن و پذیرفتن و هندل کردن این مشکلات دلیل برای حواس‌پرتی برای خودت ایجاد کنی! و یه سری آدم و روابط بی سر و ته وارد زندگیت کنی. چون که احتمالا اونا باعث نمیشن چهره مریض و همراه مریض رو فراموش کنی و باعث نمیشن تو بعد از هر کشیک تا مرز جنون نری. باعث نمیشن بیست‌‌و‌چار ساعت زیر گان و ماسک و شیلد آسون تر بگذره. و باعث نمیشن امید به زندگی و آینده دوباره در تو جوانه بزنه! پس
بچسب به همون قهوه و ورزش و گاز دادن تو وکیل‌آباد! ویدئوکال های روزانه با خونواده‌. چلوندن ملو. بزن تو سر خودت و بشین پای کتابات. مثل همه هف هش ده سال گذشته. و در نهایت دوز داروت رو پنجاه تا ببر بالا؛ قبل از اینکه برای ایجاد تنوع تو زندگیت ازدواج کنی!
  • تی رکس

نظرات  (۴)

  • هیـ ‌‌‌ـچ
  • تلخ اما حرف حساب :)

    پاسخ:
    بعله :)

    تو آدم ازدواج این مدلی نیستی طبق چیزی که ازت شناختم که. الان که با نوشتن این پست سر عقل اومدی، درستش کن :-))

    پاسخ:
    دقیقا درست شناختی :)) نمدونم چرا دارم همچین میکنم
  • محبوبه شب
  • برو بام اونجا لذتش بیشتره تا خیابونای وکیل اباد :دی

    .

    .

    میگذره ولی خیلی سخت به قول شاعر ولیکن به خون جگر...

    برای خودت و خانوادت حال خوب رو آرزومندم.

    پاسخ:
    سمت هاشمیه و بام همه‌ش باید با پسرا سر و کله بزنه آدم :)) نمیشه گاز داد مزاحمت زیاده! ولی وکیل آباد تا طرقبه رو قشنگ میشه کیف کرد
    ممنونم ازت :)
  • محبوبه شب
  • اهان قان قان 😊 آره آره موافقم ولی بیشتر از ۲۴۰ تا تخته گاز نریا 😍😉😂😂😂

    پاسخ:
    :))

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی