در من نهفته گویا، یک دایناسورِ خوب

آخرین مطالب

چهارده

جمعه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۱:۴۶ ق.ظ
تنهایی رو میپسندم. من تنهایی و این خواسته شدن های گاه گاهی رو میپسندم. مهم نیست از طرف دوست پسرهای سابقم باشه یا آدم هایی که جدیدا خودی نشون میدن. خواسته شدن اما، حسیه که بهش نیاز دارم و بیشتر از اون به نه گفتن هام نیاز دارم. حسِ بزرگ تر و قوی تر شدن دارم. اینکه داوطلبانه تنها موندن رو انتخاب کردم و ناراحت نیستم. استقلال رو دوست دارم و اینکه حالا با قطعیت نه میگم به کسایی که میبینم مناسبم نیستن. ابتدایی به نظر میاد اما رسیدن به این نقطه برام آسون نبود. مشخص کردن حد و حدود هام برای بقیه و دونستن معیار هام توسط خودم لذت بخشه. چرخ زدن توی خونه م، نگاه کردن به گلهایی که حالا حسابی پر و سبز شدن، بازی کردن با مِلوی ملوسم که داره شیطون میشه و بدو بدو میکنه و از بچه گربه کوچولویی که شیر رو خودش نمیتونست بخوره به بچه گربه ای که کنسروش رو تنهایی میخوره و اینور اونور میدوعه تبدیل شده، صدای پر از دلتنگی مامان و بابا و بقیه و تشکرهاشون بابت سنگ صبور و مشاورشون بودن حالم رو خوب میکنه.
اما همچنان به خاطر چشای ملتهبِ ملو و قطره ای که هر هشت ساعت براش میریزم، گریه میکنم و میدونم ذهن وسواسی من از التهاب ویروسی چشمش سناریوی پنومونی میسازه و بی رحمانه بهم حمله میکنه و من باید باهاش بجنگم اما همیشه موفق نیستم. همچنان فشار مریضم رو دو سه بار میگیرم و وقتی که میبینم تفاوت عددی که من نوشتم و اونی که پرستار کشیک نوشته زیاده اضطراب سراغم میاد که نکنه اینجور خطاها از زیر دستم رد شده و نفهمیدم و مرگ میبینم برای مریضم که با حال خوب مرخص شده و خودم رو محکوم میکنم! همچنان همونم که خودم رو مقصر ورود و خروج و رابطه میدونم گاهی و طرف مقابلم رو از هر اشتباهی مبرا میکنم. غم سراغم میاد و خاطرات بد و سیگار میکشم و لعنت میفرستم به مغزی که هیچی رو فراموش نمیکنه. با فکر ها و حس های رو به پوچی رفتنم مقابله میکنم.
زندگیِ خاکستریِ این روزهام رو دوست دارم. چون که به بدبختی به اینجا رسوندمش و اینو خودم میدونم و احتمالا کسایی که قبل از دو بار پاک کردن نوشته های اینجا فراز و نشیب ها رو خوندن.
  • تی رکس

نظرات  (۴)

  • گاه نوشته های یک مسافر
  • همین که خودت امار بالا پایین شدنهات رو داری، خیلی خوبه ...

    پاسخ:
    اره خودت رو که بشناسی کمتر باعث آزار خودت میشی

    تنهایی خودخواسته لذت بخشه. اینکه از سر ناچاری وارد رابطه ای که با معیارهات نمیخونه وارد نشی، نشونه قدرته.

    پاسخ:
    خوشالم که میفهمی :)

    لذتی که ادم خودش خودشو قوی و توی خط قرمزای ذهنش نگه میداره،قابل مقایسه با هیچ لذتی نیست!!

    چقدر دو خط اخرو دوست داشتم،خاکستریم ولی دوسش دارم چون واسش هزینه دادم....

     

    پاسخ:
    اوهوم حس خوبیه در عین اذیت هایی که شدی

    خیلی وقته میخونمون، خاموش، خوشحالم که به این نقطه تو زندگیتون رسیدین، به ثبات و آرامش نسبی بعد از گذشت از طوفان :)

    پاسخ:
    چه خوب که متوجه حالم شدی :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی